صف کشیده اند
رویا هایی که روی دستهایم به آسمان می روند
روی زمین میان این همه سیم خار دار
با گور هایی که آما ده شده اند
من شما را چه کنم
به آسمان می رسانم
و کمی هم باران های آسمانی بدرقه راهتان
چقدر زیرو رو کنم چشمانم را در جذر و مد زمان
شما که می دانید
چقدر احساسم را روی سجاده ها مچاله کردم
هی باریدم و باریدم
به آسمان می سپارمتان
با کمی برف های نباریده
به رهاییتان ببالید
خوب جایی رهسپار شده اید ....
سلام.
متن زیبایی بود. لذت بردم. موفق باشی