حاشیه زورق ستایشم
  پارویی آویزان
هیجان   بال دعایم را به اوج می کشد
آبی از  عمیق ترین چشم
یاد های خاکستری را می تند
 گاه گلوی فریاد  می گیرد
من صدای خودم را در آسمان  به حراج گذاشته ام
کسی نیست
روی پر شب آویزانم
دستی ستایشم را می تکاند
 با من بیا
تا به  یک فریاد 
آونگ دعایمان را به اسمان
خدا ببریم
..........

نظرات 2 + ارسال نظر
امیر چهارشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:06 ب.ظ http://amirebita.blogsky.com

سلام لیلا جون
مرسی از نظراتتون
ولی واسه من یه سوالی پیش اومد و اونم اینه که از کجا معلوم کسی که روحش به روخم پیوسته اونی باشه که من
میخوامش
در ضمن وبلاگ توپی دارین
ایول

امیر شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:36 ق.ظ http://amirebita.blogsky.com

سلام
از انکه اسمه وبلاگتون رو ننوشته بودم خیلی معذرت میخوام.
باور کنین یه کم عجله داشتم و وقت نکردم.
mer30

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد